رهام 4 ماهش شد
دیروز یعنی ٢٦/٠٢/١٣٩٠ پسر قشنگم ٤ ماهه شد و بردیمش مرکز بهداشت تا واکسن ٤ ماهگیشو که خیلی هم دردناک بود بزن آقا رهام که از همه جا بی خبر بود خوشحال وخندان داشت تو بغل مامان جون حرف میزد و آغون می گفت و میخندید که سوزن وارد پای خوشگلش شد و تازه فهمید که چه خبر شده و خلاصه تا تونست گریه کرد منم هی بغلش کردم و قربونش رفتم
تا رسیدیم خونه و بهش استامینوفن دادم تا کمی آروم شد و خوابید ولی شب تب کرد و حسابی اشک ریخت و دل من و باباش خون شد.الهی قربونش برم پسرمو ایشالا زودتر دردش خوب بشه